loading...
باشگاه تفریحی نور
امکان جدید سایت

عیدی باشگاه سایبری نور   این باشگاه با اتصال به هاست noreshabestarدر نظر داردایمیلی به صورت اختصاصی وبه نام وبلاگ یا سایت شماراه اندازی شود در بالای سایت باشگاه سایبری نور برای ثبت  نام با ایمیل مدیریت تماس حاصل فرمایید

مدیر کل بازدید : 66 یکشنبه 1393/01/10 نظرات (0)

یه بار موقع خون گرفتن خودمو زدم غش و ضعف که اون دوتا پرستار خوشگلا زیر بغلمو بگیرن بلندم کنن، نامردا رفتن خدمات بیمارستانو صدا کردن یه یارو سبیل کلفت اومد تِی رو گذاشت کنار دیوار و شکل گوسفند بغلم کرد انداختم رو تخت بعد بیسکویت باز کرد درآورد گذاشت دهنم گفت بخور فشارت افتاده...

مدیر کل بازدید : 53 یکشنبه 1393/01/10 نظرات (0)

دیروز داشتم پیاده می‌رفتم سر کار خیلی هم گرم بود،.یهو یه بنز مدل بالا که 4 نفر توش بود (2 تا دختر 2 پسر) جلو پام وایساد. پسره که راننده بود با یه حالت غرور و تکبری که ناشی از نشستن پشت بنز بود برگشت گفت: میخوایم بریم لب سد. منم که دیدم طرف بچه پررو هستش گفتم: از نظر من ایراد نداره! جان خودم اون 3 تای دیگه اینقد به پسره خندیدن، دلم واسه پسره سوخت از کارم پشیمون شدم…

مدیر کل بازدید : 73 یکشنبه 1393/01/10 نظرات (0)

از وقتی رفتی، پول شارژو خوراکی میخرم می‌خورم و زمانایی که باهات صحبت میکردم رو میشنم سریال می‌بینم! یه حالی میده که نگو! همش که نباید آدم افسرده بشه...

مدیر کل بازدید : 57 یکشنبه 1393/01/10 نظرات (0)

دقت کردین؟ توی حموم کلی با شیر آب گرم و سرد ور میری تا حرارت آب مناسب بشه ولی تا میری زیر دوش یکی شیر آب گرم رو توی خونه باز میکنه حرارت آب یهو میره زیر صفر درجه؛ دوباره تا میای حرارت رو تنظیم کنی همون آدم همون شیر رو می‌بنده زیر دوش آب‌پز میشی!

مدیر کل بازدید : 61 یکشنبه 1393/01/10 نظرات (0)

 دقت کردین بعضیا تا باهامون دوست میشن یک ماه قبلش یه تصادف هولناک داشتن که هم ماشینشون (ترجیحا مدل بالا) و گوشیشون (آی‌فون کمتر راه نداره اصلا) توی اون تصادف نابود شده؟ الان ۱۱۰۰ دستشونه و باباشون تنبیهشون کرده پیاده‌روی میکنن؟

مدیر کل بازدید : 77 شنبه 1393/01/09 نظرات (0)

دلم میخواد راننده ماشین پلیس بشم؛ راه بیوفتم تو خیابون از پشت بلندگوش بگم: راننده پژو حرکت کن! مگان!! سرت رو بنداز پایین، مگه خودت خواهر مادر نداری؟! ماکسیما مشکی؟ ای شیطون دخترای قشنگی سوار کردی!! 206 صندوق‌دار آهنگت خیلی قدیمیه... عوضش کن! پراید مشکی... پرااااید... فخر می‌فروشی پدرسوخته؟؟ بزن بغل!

مدیر کل بازدید : 54 شنبه 1393/01/09 نظرات (0)

سر جلسه امتحان به مراقبه گفتم میشه به استاد گاومون بگین بیاد؟ بی شعور انداختم بیرون به من چه همه تو دانشگاه واحد ها رو مخفف میکنن خب؟:( (گاو :مخفف یکی از واحدای درسی رشته کشاورزی :اصول پرورش گاو شیری)

مدیر کل بازدید : 46 شنبه 1393/01/09 نظرات (0)

  بدونم ادکلن مثل بوی خوبش خوشمزه هم هست یا نه ، ولی خودم جرات نمیکردم امتحان کنم! باکلی التماس مخ آبجیمو زدم (آبجیم چهار سال ازم کوچیک تره) ، خلاصه ادکلن رو زدم تودهنش . . . . . نگران نباشید اتفاق خاصی نیافتاد ، فقط آبجیم تا یه هفته بعد فقط قند میخورد تا تلخی ادکلن ازبین بره نتیجه اخلاقی:ادکلن خوشمزه نیست امتحان نکنید راستی روانی هم خودتونین!

مدیر کل بازدید : 66 جمعه 1393/01/08 نظرات (0)

یکی از فانتزیام اینه روز آخر ترم که نشستـم سر کلاس استاد، موقعی که داره حضور غیاب میکنه، اسم منو بخونه بعد با صدای پر از درد و خسته بگم: حاضر! بعد استاد بگه: آقا شما 7 جلسه غیبت داشتی، حذفی و ایشالا ترم بعد، بعد بلند شم و به استاد نگاه کنم و همینجوری که کلاس رفته تو سکوت آروم آروم برم سمت استاد... بعد که رسیدم جلوی استاد بگم: ببین! منو از حذف کردن میترسونی؟ بعد محکم بکوبم رو میز و داد بزنم: دِ حرف بزن… منو از حذف کردن میترسونی؟ بعد بچه‌ها میان جدام کنن، منو از استاد دور کنن، همینجوری که دارم از کلاس میرم بیرون داد میزنم: برو از خدا بترس... من چیزی واسه از دست دادن ندارم... من زندگیمو باختم لعنتی... بعد همینطوری که همه کپ کردن یه کلۀ محکم میکوبم به در، بعدش در خورد میشه، بعد من خونی و مالـی از کلاس میرم بیرون… بعد اصغر فرهادی میگه کات... آفرین پسر آفرین! بعد میاد جلو صورتمو می‌بوسه، من میگم مخلصیم عمو اصغر... کاری بود که بر میومد دیگه، همه تشویق سـوت اصن یه حالی میده...

مدیر کل بازدید : 71 جمعه 1393/01/08 نظرات (0)

یکی از فانتزیام اینه که دختر همسایمون تیر بخوره بعد سریع با هلیکوپتر برسونمش بیمارستان. بعد دکتر بگه اوه خدای من این گروه خونیش خیییلی کمیابه، بعد پرستار با قیافۀ آشفته به دکتر بگه دکتر نبضش ضعیف شده باید هرچه زودتر بهش خون برسونیم، بعد مادر دختر همسایمون شروع کنه به گریه کردن و پدرش به دکتر بگه دِ آخه لامصب یه نگاهی به دور و برت بنداز، دخترم داره جون میده! بعد دکتر داد بزنه کسی نیست این فداکاری رو انجام بده؟ بعد من در حالی که دارم هلیکوپترو خاموش میکنم و سوییچشو درمیارم، از هلیکوپتر بیام بیرون و با یه لبخند ملیح آستینمو بزنم بالا به دکتر بگم «بیا بزن»… بعد پدر دختر همسایمون با لبخند بگه چرا دیر کردی داماد گلم؟ بعد من برم توی اتاق عمل بعد که دختره به هوش اومد بگه: پس عشق من کوش؟ بعد باباش از پنجره به افق خیره بشه و با لبخند رضایت بگه: متاسفانه باید بگم به خاطره‌ها پیوست! روحش شاد…

تبلیغات متنی شما
 هرماه3000تومان برای سفارش  به پشتیبانی آنلاین یا فرم تماس به ما خبردهید

تعداد صفحات : 4

درباره ما
باشگاه تفریحی نور برای سایت سایبری نور می باشد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    شما سایت باشگاه تفریحی نور را از کجا دیدید؟
    آیا از مطالب سایت لذت کافی می برید؟
    پشتیبانی


    پشتیبانی

    پشتیبانی آنلاین ساعت3عضر تا 5عصرمی باشد (پشتیبانی آنلاین در عید نوروز تمام وقت)
    فرم تماس


    تماس با ما
    لگو سایت سایبری ما


    پاپ اپ

    آمار سایت
  • کل مطالب : 40
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 39
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 42
  • باردید دیروز : 10
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 42
  • بازدید ماه : 130
  • بازدید سال : 1,710
  • بازدید کلی : 10,633